loading...
آموزشی-تفریحی
sky بازدید : 143 شنبه 16 بهمن 1395 نظرات (0)

ازدواج شتابزده و عواقبشازدواج-شتابزده-و-عواقبش

امروزه ازدواجها به صورت شتاب زده انجام می شود و چون انسانها در برخوردهای اول رفتار و واقعیت وجودی خود را بروز نمی دهند پس از ازدواج، رفتارهای نمایشی همچون پرده ای کنار می رود و رفتارها و چهره واقعی دو زوج نمایان می شود و در آن شرایط است که دو جوان احساس می کنند که به اندازه جغرافیای انسانی از یکدیگر فاصله دارند و وقتی راه حلی برای مسئله نیاموخته اند بنابراین به پاک کردن صورت مسئله اقدام می کنند و تقاضای طلاق می دهند.

 
برکسی پوشیده نیست که آسیب هایی که در اثر افزایش طلاق و پدیده زنان مطلقه متوجه جامعه می کند قبل از هر چیز جوانان کشور را به خطر می اندازد بنابراین به نظر می رسد  قبل از اینکه این معضل به یک بحران تبدیل شود باید اقدامات پیشگیرانه ای انجام داد.

این اقدامات پیشگیرانه می تواند در قالب آموزش هایی برای جوانان در شناسایی معیارهای صحیح انتخاب همسر، قبل از ازدواج و همچنین آموزش هایی برای بهبود روابط زوجین بعد از ازدواج باشد.

 

ازدواج، همسری و مهم تر از آن همسفری در جاده پرفراز و نشیب زندگی است. مسیر دراز عمر را با توشه ای فراوان و سازنده، و یاوری، همفكر و هماهنگ و شكیبا می توان به سلامت پیمود و به مقصد رساند.

 

داستان جدایی زن وشوهر
بیست و دوساله بودم که دلباخته یکی از همکلاسی هایم شدم. او از یکی از استانهای بسیار دورتر از ما بود و من هیچ شناختی از وی نداشتم. اما آنچنان شیفته رفتار و ظاهرش شدم که علی رغم مخالفت زیاد والدین با دختر مورد علاقه ام ازدواج کردم.دانشجو بودم و بیکار و نیازمند حمایت هر دو خانواده.


از آنجا که هردو طرف با این ازدواج مخالف بودند کمک چندانی دریافت نمی کردیم و همین مشکلات مالی باعث شد که همسرم بسیار بی تابی کند و در کمتر از یک ماه بنای ناسازگاری گذاشت. اختلافات فرهنگی میان ما هم بیداد می کرد. او دختری از یک خانواده شلوغ و پر رفت و آمد بود که هیچ توجهی به اوضاع اقتصادی مان نداشتند و من متعلق به خانواده ای بسیار کم جمعیت.


توقعات زیادی که از من وجود داشت و بی فکری ها وپرتوقعی های زیاد خانواده همسر و همسرم باعث شد که روز به روز مشکلات ما جدی تر شود و تنها چند ماه بعد از ازدواج از هم جدا شدیم.


چند سال بعد در حالی که بیست و شش سال بیشتر نداشتم، در محل کار با دختر خانمی سی و چهار ساله آشنا شدم که مرتبه شغلی بسیار بهتری از من داشت. باز هم علی رغم مخالفت خانواده با وی ازدواج کردم خصوصا که چون ایشان چند سال هم از من بزرگتر بود.


خیلی سریع وارد زندگی مشترک شدیم. روزهای اول خوب پیش می رفت اما به مرور تفاوتها خود را نشان داد چرا که فرصت چندانی برای شناخت هم صرف نکردیم و کمتر از دوماه بعد از آشنایی وارد زندگی مشترک شدیم.


از آنجا که همسرم سنش رو به افزایش بود خیلی سریع مرا تحت فشار قرار داد تا صاحب فرزند شویم. خیلی زود صاحب فرزند شدیم اما هر چه از رابطه مان می گذشت به جای اینکه به هم نزدیکتر شویم دورتر می شدیم. همسرم چون موقعیت شغلی خوبی داشت درآمدی تقریبا دوبرابر من داشت و به همان اندازه توقعاتش هم از من زیاد بود. هر کاری می کردم مرا بچه می پنداشت و هیچ رفتار و تصمیم مرا جدی نمی گرفت. در عمل به مرور تبدیل به مترسکی شده بودم که فقط حضور فیزیکی در خانه داشتم. کم کم احساس کردم دخترمان هم با من مانند یک پدر رفتار نمی کند و تحت تاثیر رفتارهای مادرش حرمت مرا حفظ نمی کند. از این وضعیت خسته شده بودم و در نهایت بعد از  شش سال زندگی مشترک به صورت توافقی از هم جدا شدیم.


یک سال بعد از جدایی از همسر دومم، از فرط تنهایی به فضای مجازی پناه بردم و با دختر خانمی آشنا شدم . در ابتدا رابطه ما فقط از روی سرگرمی بود اما کم کم وابسته او شدم و قرار ملاقات حضوری گذاشتیم. مدتی هم با هم ارتباط داشتیم تا شناخت کسب کنیم.


بعد از مدتی احساس کردم مورد خوبی برای ازدواج است و از آنجا که دیگر خانواده ام خیلی کاری به من نداشتند خودم تصمیم به ازدواج با وی گرفتم و به او پیشنهاد ازدواج دادم.


روابط ما نزدیکتر شد و بیشتر رفت و آمد داشتیم تا اینکه در طی این ارتباطات متوجه شدم او در همان زمان با چند مرد جوان دیگر هم در فضای مجازی ارتباط دارد و دایما با آنها قرار ملاقات و تفریح و کوهپیمایی و .. می گذارد. وقتی به او اعتراض کردم عنوان کرد که این ارتباطات فقط کاری است و البته ارتباطات کاری وی به من هیچ ارتباطی ندارد.
از او بسیار دلسرد شده ام و دیگر هیچ تمایلی به ازدواج با وی ندارم.
از زندگی خسته و سرخورده شده ام. دیگر به هیچ زنی اطمینان ندارم .نمی دانم چرا این قدر در ازدواج و انتخاب همسر بدشانس هستم.

 

در ازدواج خود عجله نکنید

 

نکته ها
- مهم ترین برتری انسان بر دیگر آفریده ها برخورداری از گوهر ارزنده عقل است.
- کارکرد خرد اندیشیدن و آینده نگری است. کسی که بدون بهره گیری از تدبیر و خرد و با شتابزدگی عمل می کند و از عقل بهره ای نمی برد قطعا در گرداب پشیمانی و افسوس سرنگون می شود.
 -  ازدواج در کنار تولد و مرگ یکی از سه رویداد بزرگ زندگی و سرنوشت ساز آدمیان است که برخلاف آن دو، در دایره اختیار قرار دارد. انتخاب خردمندانه همسر نخستین و مؤثرترین گام در مسیر زندگی مشترک است. امام صادق (ع) به مردم یادآور می شوند که با توجه به اثرگذاری درازمدت پیوند زناشویی، همسر خود را با بررسی کامل برگزینند .
-  با این توضیحات، عقل و دین نمی پذیرد که انتخاب های بدون بررسی و دقت را به عاملی موهوم به نام بخت و شانس نسبت دهیم، و این گونه اشتباهات و بی تدبیریهای خود را توجیه کنیم.


باربارا دی آنجلیس در كتاب «آیا تو آن گمشده ام هستی» می نویسد:
"در طی سال ها كار با هزاران مرد و زن و نیز تجزیه و تحلیل زندگی خود چنین دستگیرم شده است: اگر  مواظب باشیم گرفتار یك یا چند اشتباه از خطاهای زیر نشویم، می توانیم مانع از بخش بزرگی از  رنج، دل شكستگی و یأسی شویم كه در عشق تجربه می كنیم.

 

خطاهای ما در زمان انتخاب به این قرارند:
- پرسش های كافی نمی پرسیم؛
- نشانه های هشداردهنده را نادیده می گیریم؛
 - توافق های ناپخته و شتابزده می كنیم؛
- اسیر هوس و شهوت خود می شویم؛
- فریب مادیات را می خوریم؛
- و نفس ازدواج كردن برایمان مهم است نه اینكه با چه كسی ازدواج می كنیم!


امام صادق (ع) به مردم یادآور می شوند که با توجه به اثرگذاری درازمدت پیوند زناشویی، همسر خود را با بررسی کامل برگزینند .

روان شناس دیگری به نام دكتر «نیل كلارك وارن» هفت علت مهم شكست در ازدواج ها را با تأكید بر پژوهش های خود یادآور می شود و می نویسد: اگر كسی به هنگام انتخاب به این علت ها توجه كند، با 81 درصد اطمینان می توان گفت در زندگی مشترك خود دچار مشكل نخواهد شد:
- تصمیم عجولانه در ازدواج
- ازدواج در سن پایین
-اشتیاق بیش از حد دختر و پسر یا هر دو به ازدواج
- انتخاب همسر برای راضی كردن دیگران
- شناخت ناكافی از یكدیگر
- انتظارات غیر واقع بینانه
- مسائل رفتاری و شخصیتی حل و فصل نشده


در یادداشت حاضر نیز مشاهده کردید که این آقا در مورد اول، بدون توجه به تفاوتهای فرهنگی، عدم بلوغ اقتصادی ،سن کم، مخالفت خانواده و ..بر ازدواج اصرار ورزید و بلافاصله نیز با مشاهده مشکلات ارتباطی و اقتصادی و بدون تلاش برای حفظ زندگی مشترک، اقدام به جدایی نمودند.


در مورد دوم نیز بدون توجه به اختلاف سنی معکوس و بدون توجه به ویژگی های روحی این خانم و ویژگی های زن سالاری که داشته، علی رغم مخالفت خانواده ها باز هم بدون گذراندن دوران شناخت، شتابزده وارد جریان ازدواج شدند و در نهایت هم با وجود اینکه شاهد مشکلات جدی ارتباطی بودند، طفلی بی گناه را به این دنیا آوردند و پس از مدتی کوتاه بدون تلاش برای یافتن راهی جهت حفظ زندگی زناشویی ، برای جدایی اقدام نمودند.


و از همه بدتر اینکه برای فرار از تنهایی به فضای مجازی پناه برده واز این مجرا در صدد انتخاب همسر برآمدند و بدون توجه به غیر قابل اعتماد بودن این فضا برای چنین انتخابی سرنوشت ساز، باز هم تصمیم به ازدواج گرفتند.


و سرانجام، این سخن این آقا که «من مرد بدشانسی هستم و در انتخاب همسر بخت یارم نیست» ما را به یاد بیتی رسا از پروین اعتصامی می اندازد:
دیوانگی است قصه تقدیر و بخت نیست
از بام سرنگون شدن و گفتن این قضاست

sky بازدید : 137 شنبه 16 بهمن 1395 نظرات (0)

فواید جسمی و روحی ازدواجفواید-جسمی-و-روحی-ازدواج

افراد متاهل از سلامت جسمی و ذهنی بهتری نسبت به مجردها برخوردارند. گرچه برخی از مردم تنهایی را برگزیده و تن به ازدواج نمی دهند اما به اعتقاد روانشناسان ازدواج فواید بسیاری دارد که در این مطلب به مختصری از آنها پرداخته شده است.

۱- فواید مالی
وقتی فردی ازدواج می کند، نه تنها سعی می کند درآمد بیشتری کسب کند بلکه در خرج کردن هم محتاطانه عمل کرده و بیشتر پس انداز می کند. اگر زن و شوهر، هر دو شاغل باشند این یعنی دو منبع درآمد و امنیت مالی بیشتر. همچنین ثبات مالی بیشتری در کنار هم خواهندداشت.

ازدواج احساس مسئولیت مالی را در افراد بالا می برد و به همین دلیل این است که افراد متاهل به ویژه آقایان در محیط کارشان احساس مسئولیت بیشتری از خود نشان می دهند. اگر فکر می کنید ازدواج بار مالی اضافی به دوش تان می گذارد زمانش رسیده که تغییر عقیده دهید.

۲- زندگی مشترک
مجرد بودن به زیبایی که به نظر می رسد نیست. گاهی اوقات در زندگی شما احساس می کنید که دل تان می خواهد دوست تان داشته باشند و به شما توجه نشان دهند. دوست دارید با کسی لحظات اندوه و یا شادتان را شریک باشید.

می خواهید به کسی از موفقیت ها و یا شکست هایتان بگویید. کسی که همراه شما باشد و درک تان کند. ازدواج، در صورت انتخاب صحیح، کمک می کند که شما چنین فردی را همیشه کنار خود داشته باشید.

۳- سلامت ذهنی
افراد مجرد سختی بار مشکلات زندگی را بیش از افراد متاهل حس می کنند. درحالی که متاهلان می توانند از حمایت عاطفی و تسلی همراه زندگی شان برخوردار شوند.

بنابراین وقتی با موانع مختلف مواجه می شوند کمتر دچار اضطراب و نگرانی می شوند و از سلامت احساسی بیشتری برخوردار هستند.

وقتی افراد ازدواج می کنند ذهن شان قوی تر شده و در وضعیت باثبات و مناسبی قرار می گیرند.

۴- همراه تا پیری
مجردها باید از خود بپرسند وقتی موهایشان سفید و صورت شان پر از چین و چروک شد باز هم تنهایی به دردشان خواهدخورد؟ هرچه سن بالا می رود نیاز به داشتن یک همراه دلسوز بیشتر حس می شود. داشتن چنین فردی کنار خود موجب می شود که از تنهایی و یا مرگ نهراسید. با خود می توانید بگویید که همسرتان می تواند تمام تنهایی هایتان را پر کند و اجازه دلتنگی به شما ندهد. درک این موضوع در سن جوانی بسیار سخت است اما هرچه مسن تر شوید بیشتر به آن پی خواهید برد.

 

به وسیله ازدواج می توانید عشق تان را به کسی که دوست دارید ثابت کنید

 

۵- کودکان
بیشتر اوقات مردم احساس می کنند داشتن بچه به زندگی آنها معنا می دهد. در حقیقت بدون داشتن خانواده زندگی چندان لطفی نخواهدداشت و ازدواج بنیان یک خانواده است. ازدواج کمک می کند که علاوه بر داشتن خانواده ای مستحکم صاحب فرزند شوید و نسل تان حفظ شود. پدر یا مادرشدن جنبه ای از بزرگسالی است که هرکس دوست دارد آن را تجربه کند و ازدواج محیطی باثبات برای این منظور فراهم می کند.

همچنین کارهایی که کودکان در خردسالی شان انجام می دهند لذت و شادی را به قلب والدین شان می آورد. هیچ چیز شیرین و زیباتر از عشق بدون شرطی نیست که والدین نسبت به فرزندان شان دارند. و وقتی کودکان نیز به والدین خود محبت نشان می دهند قلب شان را بیش از پیش گرم می کنند.

۶- تعهد
به وسیله ازدواج می توانید عشق تان را به کسی که دوست دارید ثابت کنید. چرا که با ازدواج به او تعهد می دهید که در تمام امور زندگی (چه خوب و چه بد) کنارش خواهید بود. ازدواج بزرگترین تعهدی است که می توانید به کسی که دوست دارید بدهید. دادن چنین تعهدی زندگی تان را به طور کامل عوض خواهدکرد و رابطه تان با کسی که دوستش دارید شکل جدی تری به خود گرفته و با هدف می شود.

۷- زندگی شاد
متاهل ها معمولا شادتر از مجردها هستند. آنها احساسات مثبتی را تجربه می کنند و نسبت به زندگی شان احساس رضایت عمیقی دارند و همین موجب می شود که شادتر از دیگران باشند. ازدواج ثبات بیشتری به زندگی زن و مرد می دهد تا آنجا که موجب می شود هر دو به موفقیت های بیشتری دست پیدا کرده و شاید بیشتری تجربه کنند. به عبارت دیگر ازدواج، دروازه قصر شادمانی هاست!

۸- زندگی سالم
ازدواج باعث می شود که افراد در امور جنسی سالم تر و ایمن تر باشند و کمتر به اشتباه بیافتند.

۹- عشق واقعی
ازدواج در نهایت موجب می شود دو نفر که همدیگر را دوست دارند، عشق واقعی را بهتر درک کنند. آنها با ازدواج به یکدیگر می گویند که نمی خواهند لحظه ای از هم د ور باشند و این احساس مشترک و زیبا پیوند میان شان را محکم تر می کند. در حقیقت افراد متاهل بیشتر امکان دارد که نسبت به یکدیگر فداکاری کرده و برای رفاه هم تلاش کنند. آنها می توانند لحظه به لحظه زندگی شان، از عشق و علاقه ای که به یکدیگر ابراز می کنند لذت ببرند.

sky بازدید : 128 شنبه 16 بهمن 1395 نظرات (0)

از کجا بفهمید رابطه تان به ازدواج ختم می شود یا نه ؟از-کجا-بفهمید-رابطه-تان-به-ازدواج-ختم-می-شود-یا-نه-؟

از کجا بفهمید رابطه تان به ازدواج ختم

توقع نداشته باشید مردی که در خیابان با او آشنا شده‌اید با شما ازدواج کند
یکی از بهترین سفرها در زندگی تبدیل رابطه دوستی به ازدواج است. هر کس دوست دارد از یک جاده‌ مشخص و بدون هیچ توقفی در مسیر برای رسیدن به آن عبور کند. همه دوست دارند رابطه‌ای را شروع کنند و بعد یک روز از خواب بیدار شوند و ببینند تا ماه‌عسلی که همیشه منتظرش بودند چند ساعتی بیشتر فاصله ندارند.
نکته مهم در آن این است: اگر همه خانم‌ها بتوانند تحقق‌پذیر بودن این انتظار را در ابتدای هر رابطه‌شان بفهمند، آنوقت میزان دلشکستگی‌ها به حداقل خواهد رسید. مطمئنم که از خودتان می‌پرسید آیا این امکان‌پذیر است؟ من پاسختان را خواهم داد.
اولین چیزی که باید به پایگاه اطلاعاتی باورهایتان اضافه کنید این واقعیت است که هنوز هم مردهای خوب وجود دارند. وقتی می‌گویم مردهای خوب منظورم مردهایی است که بتوانند همسرانی احتمالی باشند. مردهایی که آنقدر دوستتان خواهند داشت که هر چیزی را برای ازدواج کردن با شما قربانی کنند. مردهایی که آرزوهایتان را تحقق خواهند بخشید.
سوال دیگر این است: چطور باید چنین مردهایی را پیدا کرد؟ اگر بدانید این مردها چه شکلی هستند، آنوقت هر جایی می‌توانید آنها را پیدا کنید چون همه‌جا هستند.
داشتن مردی که شما را در مراحل عشق پیش ببرد، ازخودگذشتگی‌های لازم را بکند و هر چه می‌خواهید را برایتان فراهم کند، فوق‌العاده است. فوق‌العاده نیست؟ چرا واقعاً هست.
اما همانقدر که این می‌تواند هیجان‌انگیز باشد، اگر یک روز خودتان را در دستان مردی ببینید که یک روز به شما می‌گوید، «ببخشید عزیزم ولی باید این چیزی را که برای آن اسم رابطه گذاشته‌ایم را تمام کنیم» می‌توانند فاجعه‌بار باشد. اینجاست که قلبتان شکسته خواهد شد!

ولی چطور باید بفهمید که رابطه‌تان به ازدواج منجر خواهد شد یا نه؟ 

چیزی که باید در نظر داشته باشید این است که چطور با او آشنا شده‌اید و حتی کجا؟
نباید توقع داشته باشید مردی که در خیابان با او آشنا شده‌اید فکر بزرگ ازدواج کردن با شما را در سر داشته باشد. این درست مثل پولی است که در خیابان روی زمین پیدا کنید و چون آن لحظه جوابگوی نیازتان بوده است، زندگی‌تان را حول آن بسازید. چقدر احمقانه!
مردهایی که با شما در خیابان، رستوران و کافه و از این قبیل آشنا می‌شوند اکثراً از آنهایی هستند که می‌آیند، قلبتان را می‌شکنند و می‌روند.
اگر بگویید استثناهایی وجود دارد با شما موافقم. بله وجود دارد ولی نمی‌توانید مطمئن باشید که مورد شما هم ازجمله آن استثناها باشد.

یکی از بهترین سفرها در زندگی تبدیل رابطه دوستی به ازدواج است
مورد مهم دیگری که باید به آن فکر کنید سرمایه‌گذاری است که روی شما کرده است: چه چیزهایی برایتان می‌خرد؟ چه برنامه‌هایی برایتان دارد؟ آیا آنطور است که می‌خواهد امروز خوشحال باشید و هیچ علامت مشخصی وجود ندارد که فردا هم روز فوق‌العاده‌ای برایتان بسازد؟ شما را با خود به مهمانی می‌برد ولی هیچ هدفی برای آینده ندارد؟ هیچ چیز جز چیزهای مصرف‌شدنی (لباس، کفش، کیف، ساعت و از این قبیل) برای شما سرمایه‌گذاری نمی‌کند؟
هر مردی تا زمانیکه هر چیزی از شما که می‌خواهد را به دست بیاورد، می‌تواند اینکار را بکند. وقتی تمام خواسته‌های جنسی و غیرجنسی او را برآورده کردید، دیگر شروع پایان یافتن رابطه‌تان است.

اگر واقع‌بین باشید، یک مرد واقعی و یک همسر احتمالی برای آینده شما سرمایه‌گذاری می‌کند. ایرادهای شما را پیدا کرده و سعی می‌کند آنها را اصلاح کند. به شما کمک خواهد کرد در زمینه‌‌های تحصیلی، کاری و همه عرصه‌ها پیشرفت کنید.خیلی بیشتر از مسا‌ئل عادی روزمره برای شما انجام می‌دهد.
چنین مردی را پیدا کرده‌اید؟ عالی است! 

ولی قبل از اینکه به شما تبریک بگویم، بگذارید کمی این ارزیابی را جلوتر ببریم. آیا به خدا اعتقاد دارد؟ آیا رابطه‌تان تحت فرمان همانی است که ازدواج را برای انسان بنیاد نهاد؟ اگر اینطور نیست، شاید باید قبل از ادامه مسیر با این فرد، پاسخی برای این مسئله پیدا کنید

sky بازدید : 250 شنبه 16 بهمن 1395 نظرات (0)

 

قول و قرار های پوچ ازدواج

قول-و-قرار-های-پوچ-ازدواج

دختران دارای احساسات قوی و پاک هستند و به همین دلیل زودتر از پسران تحت تاثیر الفاظ و کلمات محبت آمیز قرار می گیرند و اگر نتوانند احساسات خود را در چارچوب عقل و منطق محصور سازند ممکن است در انتخاب شریک زندگی خود با مشکلاتی رو به رو شوند.

در ایستگاه قطار با امیر آشنا شدم وقتی که می خواستم خودم را به شهر محل تحصیلم برسانم، در همان نگاه اول عاشق شدم. در همان برخوردهای اولیه به امیر گفتم که اهل دوستی و این حرفها نیستم و اگر قصدش ازدواج است می توانیم به این رابطه را ادامه دهیم. امیر هم حرف من را تایید کرد و باعث دلگرمی بیشتر من شد اما هر وقت به امیر می گفتم که برای خواستگاری اقدام کن هر بار بهانه ای می آورد. امیر وقتی که متوجه شد من از این مسئله ای ناراحتم یک روز خواهر و همسر برادرش را برای دیدن من آورد، خیلی برخورد خوبی داشتند. خواهرش همان روز به من گفت خیالت راحت باشد ما حتماً برای خواستگاری می آییم ولی تو باید کمی صبر کنی و به ما زمان بدهی ، امیر هنوز سربازی نرفته و شغل مناسبی ندارد. زمانی که این مشکلات حل شود چه کسی از تو بهتر؟ این دیدار ته دلم من را قرص کرد. امیر به سربازی رفت و من منتظر بودم که بر گردد در این دو سال ارتباطمان کمتر شده بود ولی هنوز قول خواستگاری را تکرار می کرد. خواستگاران بسیار خوبی داشتم که از همه لحاظ موقعیت بهتری نسبت به امیر داشتند، اما من به قولی که به امیر داده بودم پایبند بودم و همه آنها را با بهانه ای رد می کردم، خانواده ام مشکوک شده بودند. تا اینکه دو سال باقی مانده درسم تمام شد و به شهر خودم برگشتم، امیر هم سربازیش تمام شده بود، هر روز ارتباطمان کمتر می شد احساس می کردم دیگر امیر علاقه ای به دیدار من ندارد.


تااینکه یک بار وقتی تلفنی صحبت می کردیم از امیر خواستم که زودتر به خواستگاری بیاید ولی او دوباره بهانه آورد، وقتی که اعتراض کردم حق به جانب گفت، خانواده اش راضی نمی شوند که به خواستگاری من بیایند، گفت مادرش دختردیگری را برایش در نظر گرفته و بیشتر مراحل هم انجام شده ، من با شنیدن حرف های امیر در بهت فرو رفتم ولی او در کمال آرامش گفت که این رابطه از اول هم اشتباه بوده و بهتر است من هم به دنبال زندگی خودم بروم و تلفن را قطع کرد. 


آن روز ضربه بزرگی به من وارد شد، مدتی دچار افسردگی شدم، هر چقدر خانواده ام تلاش کردند که بفهمند چه اتفاقی افتاده، من مهر سکوت بر لبانم زدم دوست نداشتم بدانند بخاطر بزرگترین اشتباه عمرم بهترین موقعیت های زندگی ام را ازدست داده ام، کاش آن روزها گول حرفهای امیر را نمی خوردم، کاش...


این روایت سرگذشتی واقعی است از دختری ساده اندیش که بهترین سالهای زندگیش را به پایه دروغی بزرگ گذراند.

 

اجازه دهید مسیر انتخاب همسر برای شما مسیر صحیح و بدون هر گونه نیرنگ باشد

 

ساده اندیش نباشید
رابطه دختر و پسر قبل از ازدواج یکی از موضوعات مبتلا به جوامع امروزی است. دختران و پسرانی که به اصول اخلاقی پایبند هستند هرگونه رابطه رادر چارچوب عرف و شرع می پذیرند و از این مقوله خارج هستند. در این جا دو دسته از جوانان باقی می مانند، دسته ای که خود خواسته به اینگونه از روابط وارد می شوند و دسته ای دیگر که ساده انگارانه تصور می کنند این روابط می تواند در محیطی سالم منجر به ازدواج شود. روی سخن ما در اینجا با اینگونه از جوانان به خصوص دختران جوان است که در این گونه ارتباطات بیشترین آسیب را می بینند، پس بهتر است به این توصیه ها توجه کنند:

 

*اگر پسری به شما قول ازدواج می دهد اگر قصد سوء استفاده هم داشته باشد، باید با چهره ای زیبا و موجه جلو بیاید او قطعاً به شما نخواهد گفت که قصد سوء استفاده از شما را دارد پس بهترین راه حل برای او دادن وعده دروغین ازدواج است.


*اگر پسری واقعاً قصد ازدواج هم داشته باشد چه امری میتواند تضمین کننده این مسئله باشد که بعد از گذشت مدتی نظرش تغییر نکند و یا به هر بهانه ای کوچک و بزرگی به سراغ دختردیگری نرود، وقتی تعهدی در میان نباشد هیچ پشتیبانی از شما حمایت نمی کند.


*اگر پسری واقعاً به شما علاقه داشته باشد باید بتواند این عشق و علاقه را به مرحله اثبات برساند و تنها راه اثبات این عشق خواستگاری رسمی به همراه خانواده از دختر مورد علاقه اش است.


*و در آخر باید گفت دختران دارای احساسات قوی و پاک هستند و به همین دلیل زودتر از پسران تحت تاثیر الفاظ و کلمات محبت آمیز قرار می گیرند و اگر نتوانند احساسات خود را در چارچوب عقل و منطق محصور سازند ممکن است در انتخاب شریک زندگی خود با مشکلاتی رو به رو شوند. پس به راحتی فریب حرف های مردان را نخورید و اجازه دهید مسیر انتخاب همسر برای شما مسیر صحیح عادی و بدون هر گونه فریب و نیرنگ باشد.

تعداد صفحات : 2

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 4375
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 36
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 394
  • آی پی دیروز : 178
  • بازدید امروز : 5,983
  • باردید دیروز : 267
  • گوگل امروز : 8
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 14,110
  • بازدید ماه : 14,110
  • بازدید سال : 80,476
  • بازدید کلی : 1,805,066